فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Understaffed

ˌʌndərˈstæft ˌʌndəˈstɑːft

معنی و نمونه‌جمله

adjective

دچار کمبود کارمند، کم کارمند

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

an understaffed Bank

یک بانک دچار کمبود کارمند

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد understaffed

  1. adjective inadequate in number of workers or assistants etc.
    Synonyms:
    short-staffed short-handed undermanned

ارجاع به لغت understaffed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «understaffed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/understaffed

لغات نزدیک understaffed

پیشنهاد بهبود معانی