فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Undocumented

ʌnˈdɑːkjəmentəd ʌnˈdɒkjʊmentɪd

معنی و نمونه‌جمله

adjective

فاقد مدارک قانونی، بی‌سند، فاقد ویزا (یا پاسپورت)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Undocumented foreign workers will be expelled.

کارگران خارجی فاقد ویزا اخراج خواهند شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد undocumented

  1. adjective lacking necessary documents (as for e.g. permission to live or work in a country)
    Antonyms:
    documented

ارجاع به لغت undocumented

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «undocumented» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/undocumented

لغات نزدیک undocumented

پیشنهاد بهبود معانی