امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Undocumented Immigrant

    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      undocumented immigrants

    توضیحات

    همچنین می‌توان از undocumented person به‌جای undocumented immigrant استفاده کرد.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    مهاجر غیرقانونی (فردی که بدون اجازه یا ویزای معتبر وارد کشوری دیگر شده و یا در آن کشور اقامت دارد)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - The organization provides support for undocumented immigrants in the area.
    - این سازمان از مهاجران غیرقانونی منطقه پشتیبانی می‌کند.
    - The undocumented immigrant faced numerous challenges in finding work.
    - مهاجر غیرقانونی برای یافتن کار با چالش‌های بسیاری مواجه شد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد undocumented immigrant

    1. noun a person who enters a country without the proper authorization or documentation, or who stays in a country beyond the period of their legal visa or permit

    ارجاع به لغت undocumented immigrant

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «undocumented immigrant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/undocumented-immigrant

    لغات نزدیک undocumented immigrant

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دشمن جهودها دش پروری دعاوی حقه دعوای نمونه دفتر روزانه کشتی دفتر گرته ها دلجویی کردن از دلنگاره دلیراندن دلیل غیبت او دلیل نادرستی دم فشاری دما آلودگی دماغ مالی کردن دمیسزون دم گیری دنبلیچه دندان نیمه آسیا دنده ناسانگر دنیوی سازی