آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Untimely Death

معنی untimely death | جمله با untimely death

collocation

مرگ نابهنگام، مرگ بی موقع

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Her untimely death shocked the community.

مرگ نابهنگام او جامعه را شوکه کرد.

The news reported the untimely death of the young actor.

اخبار از مرگ نابهنگام بازیگر جوان خبر داد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت untimely death

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «untimely death» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/untimely-death

لغات نزدیک untimely death

پیشنهاد بهبود معانی