امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Untimely Death

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
مرگ نابهنگام، مرگ بی موقع link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- Her untimely death shocked the community.
- مرگ نابهنگام او جامعه را شوکه کرد.
- The news reported the untimely death of the young actor.
- اخبار از مرگ نابهنگام بازیگر جوان خبر داد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت untimely death

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «untimely death» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/untimely-death

لغات نزدیک untimely death

پیشنهاد بهبود معانی