وینیل (نوعی مواد پلاستیکی محکم با انعطاف بالا است که از پلیکلرید و کلرید وینیل تشکیل شده است.)
The designer showcased a stunning collection of jackets made from colorful vinyl.
این طراح مجموعهای خیرهکننده از پوشههای ساختهشده از وینیل رنگارنگ را به نمایش گذاشت.
The vinyl in the kitchen is easy to clean.
وینیل در آشپزخانه بهراحتی تمیز میشود.
موسیقی دیسک یا صفحهی گرامافون
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My dad still has all his old albums on vinyl.
پدر من هنوز همه آلبوم های قدیمی خود را روی دیسک گرامافون دارد.
He carefully cleaned the dusty vinyl before playing it.
قبلاز پخش، او صفحهی گرامافون غبارآلود را با دقت تمیز کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «vinyl» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vinyl