فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Vinyl

ˈvaɪnəl ˈvaɪnəl

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

وینیل (نوعی مواد پلاستیکی محکم با انعطاف بالا است که از پلی‌کلرید و کلرید وینیل تشکیل شده است.)

The designer showcased a stunning collection of jackets made from colorful vinyl.

این طراح مجموعه‌ای خیره‌کننده از پوشه‌های ساخته‌شده از وینیل رنگارنگ را به نمایش گذاشت.

The vinyl in the kitchen is easy to clean.

وینیل در آشپزخانه به‌راحتی تمیز می‌شود.

noun uncountable

موسیقی دیسک یا صفحه‌ی گرامافون‌

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

My dad still has all his old albums on vinyl.

پدر من هنوز همه آلبوم های قدیمی خود را روی دیسک گرامافون‌ دارد.

He carefully cleaned the dusty vinyl before playing it.

قبل‌از پخش، او صفحه‌ی گرامافون‌ غبارآلود را با دقت تمیز کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vinyl

  1. noun a univalent chemical radical derived from ethylene
    Synonyms:
    vinyl group vinyl radical

ارجاع به لغت vinyl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vinyl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vinyl

لغات نزدیک vinyl

پیشنهاد بهبود معانی