آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Visually Impaired

ˈvɪʒuəli ɪmˈpɛrd ˈvɪʒuəli ɪmˈpeəd

معنی visually impaired | جمله با visually impaired

adjective

کم‌بینا

The visually impaired student used a magnifying glass.

دانش‌آموز کم‌بینا از ذره‌بین استفاده کرد.

The visually impaired student uses a braille textbook.

دانشجوی کم‌بینا از کتاب درسی بریل استفاده می‌کند.

noun plural

(the visually impaired) مردم کم‌بینا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The museum created a tactile exhibition for the visually impaired.

موزه، نمایشگاهی لمسی برای افراد کم‌بینا ایجاد کرده است.

A new app was designed to guide the visually impaired through crowded streets.

اپلیکیشن جدیدی طراحی شد تا مردم کم‌بینا را در عبور از خیابان‌های شلوغ راهنمایی کند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت visually impaired

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «visually impaired» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/visually-impaired

لغات نزدیک visually impaired

پیشنهاد بهبود معانی