آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۹ آبان ۱۴۰۴

    Visually Impaired

    ˈvɪʒuəli ɪmˈpɛrd ˈvɪʒuəli ɪmˈpeəd

    معنی visually impaired | جمله با visually impaired

    adjective

    کم‌بینا

    The visually impaired student used a magnifying glass.

    دانش‌آموز کم‌بینا از ذره‌بین استفاده کرد.

    The visually impaired student uses a braille textbook.

    دانشجوی کم‌بینا از کتاب درسی بریل استفاده می‌کند.

    noun plural

    (the visually impaired) مردم کم‌بینا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    The museum created a tactile exhibition for the visually impaired.

    موزه، نمایشگاهی لمسی برای افراد کم‌بینا ایجاد کرده است.

    A new app was designed to guide the visually impaired through crowded streets.

    اپلیکیشن جدیدی طراحی شد تا مردم کم‌بینا را در عبور از خیابان‌های شلوغ راهنمایی کند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج visually impaired

    معنی visually impaired به فارسی چی می‌شه؟

    اصطلاح visually impaired در زبان فارسی به «دارای نقص بینایی» یا «کم‌بینا» ترجمه می‌شود.

    این عبارت به افرادی اطلاق می‌شود که به دلایل مختلف، از جمله بیماری‌های چشمی، آسیب‌های عصبی یا شرایط مادرزادی، دچار کاهش یا از دست دادن قدرت دید شده‌اند. این نقص ممکن است از مشکلات خفیف در تشخیص رنگ‌ها تا نابینایی کامل متغیر باشد و تأثیر قابل توجهی بر زندگی روزمره، تحصیل، کار و تعاملات اجتماعی افراد دارد.

    در حوزه پزشکی و توانبخشی، visually impaired یک اصطلاح گسترده است که شامل تمامی افرادی می‌شود که بینایی آنها به شکلی محدود شده است. این محدودیت می‌تواند موقتی یا دائمی باشد و معمولاً با ابزارها و روش‌های خاصی مانند عینک، لنزهای تماسی، فناوری‌های کمکی و آموزش‌های ویژه مدیریت می‌شود. کارشناسان توانبخشی هدف خود را فراهم کردن شرایطی می‌دانند که افراد دارای نقص بینایی بتوانند تا حد امکان مستقل و فعال در جامعه زندگی کنند.

    از نظر اجتماعی، توجه به حقوق و نیازهای افراد visually impaired به یکی از مسائل مهم عدالت اجتماعی و حقوق بشر تبدیل شده است. فراهم کردن امکاناتی مانند نشانه‌گذاری‌های لمسی در محیط‌های عمومی، استفاده از فناوری‌های صوتی، و طراحی محیط‌های بدون مانع، از جمله اقداماتی است که به ارتقاء کیفیت زندگی این افراد کمک می‌کند. این اقدامات باعث می‌شوند که افراد دارای نقص بینایی بتوانند فرصت‌های برابر برای آموزش، کار و مشارکت اجتماعی داشته باشند.

    در آموزش و پرورش، مفهوم visually impaired اهمیت ویژه‌ای دارد. معلمان و مربیان با استفاده از روش‌های خاص آموزشی، مواد درسی لمسی، کتاب‌های صوتی و نرم‌افزارهای مخصوص، تلاش می‌کنند تا موانع یادگیری را کاهش دهند. همچنین، توجه به نیازهای روانی و اجتماعی این دانش‌آموزان به منظور تقویت اعتماد به نفس و استقلال آن‌ها ضروری است.

    از منظر فرهنگی، پرداختن به موضوع visually impaired باعث افزایش آگاهی عمومی درباره چالش‌ها و توانمندی‌های این افراد می‌شود. بسیاری از هنرمندان و نویسندگان با تجربه شخصی یا تحقیق در این حوزه، آثار خود را به منظور افزایش همدلی و فهم بهتر مخاطبان به این موضوع اختصاص داده‌اند. این روند به تدریج موجب تغییر نگرش جامعه و پذیرش بیشتر تنوع انسانی می‌شود.

    ارجاع به لغت visually impaired

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «visually impaired» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/visually-impaired

    لغات نزدیک visually impaired

    • - visualizer
    • - visually
    • - visually impaired
    • - vita
    • - vital
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.