پیادهروی سریع، تند راه رفتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She walks briskly to work every morning.
او هر روز صبح با سرعت به محل کارش پیادهروی میکند.
The doctor recommended walking briskly for 30 minutes a day.
دکتر توصیه کرد روزانه ۳۰ دقیقه پیادهروی سریع داشته باشید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «walk briskly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/walk-briskly