بیهدف پرسه زدن / سرگردان گشتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After losing his job, he wandered aimlessly through the streets.
پس از از دست دادن شغلش، بیهدف در خیابانها پرسه میزد.
The lost dog wandered aimlessly in the park.
سگ گمشده بیهدف در پارک سرگردان بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wander aimlessly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wander-aimlessly