آخرین به‌روزرسانی:

Well Paid

ˌwel ˈpeɪd ˌwel ˈpeɪd

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: well-paid

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

پردرآمد، با درآمد بالا، با حقوق بالا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He left his well-paid position to start his own business.

او شغل پردرآمدش را ترک کرد تا کسب‌وکار خودش را راه‌اندازی کند.

He is lucky to have such a well-paid job without a university degree.

او خوش‌شانس است که بدون مدرک دانشگاهی چنین شغل پردرآمدی دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد well paid

  1. adjective earning a lot of money; receiving good payment for work or services

ارجاع به لغت well paid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «well paid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/well-paid

لغات نزدیک well paid

پیشنهاد بهبود معانی