شکل نوشتاری دیگر این لغت: well-paid
پردرآمد، با درآمد بالا، با حقوق بالا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He left his well-paid position to start his own business.
او شغل پردرآمدش را ترک کرد تا کسبوکار خودش را راهاندازی کند.
He is lucky to have such a well-paid job without a university degree.
او خوششانس است که بدون مدرک دانشگاهی چنین شغل پردرآمدی دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «well paid» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/well-paid