کاسهای زیر نیمکاسه، پشتپردهی ماجرا، اتفاقات پیچیده، ماجرای تودرتو
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
In this negotiation, there are wheels within wheels that we must unravel to find the truth.
در این مذاکره، کاسهای زیر نیمکاسه است که باید آن را کشف کنیم تا حقیقت را پیدا کنیم.
Her story had wheels within wheels, making it hard to discern what really happened.
کاسهای زیر نیمکاسهی داستان او بود که تشخیص آنچه واقعاً اتفاق افتاده را سخت میکرد.
The rivalry between the two companies is not just about competition; there are wheels within wheels.
رقابت بین این دو شرکت فقط مسابقهی تجاری نیست؛ ماجرای پیچیدهای پشت آن نهفته است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wheels within wheels» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wheels-within-wheels