امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Whetstone

ˈwetstoʊn ˈwetstəʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
سنگ سنباده، سنگ چاقو تیز‌کن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The chef used a whetstone to sharpen the kitchen knives.
- سرآشپز برای تیز کردن چاقوهای آشپزخانه از سنگ سنباده استفاده کرد.
- I found a rusty whetstone in my grandfather's home.
- در خانه‌ی پدربزرگم یک سنگ سنباده‌ی پوسیده پیدا کردم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whetstone

  1. noun
    Synonyms:
    grinder's stone hone rubstone emery sharpener grindstone oilstone strop grinder's wheel carborundum wheel

ارجاع به لغت whetstone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whetstone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/whetstone

لغات نزدیک whetstone

پیشنهاد بهبود معانی