فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

White-headed

ˈwaɪt ˈhɛdɪd ˈwaɪt ˈhɛdɪd

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

سپید‌مو، گیس‌سفید، دارای موی سفید

The white-headed man walked into the room.

مرد سپیدمو وارد اتاق شد.

The white-headed woman's kindness and compassion made her a beloved figure in her family.

مهربانی و دلسوزی این زن گیس‌سفید او را به چهره‌ای محبوب در خانواده تبدیل کرد.

adjective

جانورشناسی سپیدکاکل، سرسفید (پرنده)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

We spotted a beautiful white-headed bird.

پرنده‌ی سپیدکاکل زیبایی را دیدیم.

The white-headed bird's distinct call echoed through the forest, catching our attention.

صدای متمایز پرنده‌ی سرسفید در جنگل پیچید و توجه ما را به خود جلب کرد.

adjective informal

انگلیسی آمریکایی محبوب

The white-headed boy of the family always received special treatment from his parents.

پسر محبوب خانواده همیشه با برخورد ویژه‌ی والدینش روبه‌رو می‌شد.

The white-headed actress was cast as the lead role.

بازیگر محبوب به عنوان نقش اصلی انتخاب شد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت white-headed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «white-headed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/white-headed

لغات نزدیک white-headed

پیشنهاد بهبود معانی