امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

White-headed

ˈwaɪt ˈhɛdɪd ˈwaɪt ˈhɛdɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
سپید‌مو، گیس‌سفید، دارای موی سفید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The white-headed man walked into the room.
- مرد سپیدمو وارد اتاق شد.
- The white-headed woman's kindness and compassion made her a beloved figure in her family.
- مهربانی و دلسوزی این زن گیس‌سفید او را به چهره‌ای محبوب در خانواده تبدیل کرد.
adjective
جانورشناسی سپیدکاکل، سرسفید (پرنده)
- We spotted a beautiful white-headed bird.
- پرنده‌ی سپیدکاکل زیبایی را دیدیم.
- The white-headed bird's distinct call echoed through the forest, catching our attention.
- صدای متمایز پرنده‌ی سرسفید در جنگل پیچید و توجه ما را به خود جلب کرد.
adjective informal
انگلیسی آمریکایی محبوب
- The white-headed boy of the family always received special treatment from his parents.
- پسر محبوب خانواده همیشه با برخورد ویژه‌ی والدینش روبه‌رو می‌شد.
- The white-headed actress was cast as the lead role.
- بازیگر محبوب به عنوان نقش اصلی انتخاب شد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت white-headed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «white-headed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/white-headed

لغات نزدیک white-headed

پیشنهاد بهبود معانی