فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Windlass

ˈwɪndləs ˈwɪndləs

گذشته‌ی ساده:

windlassed

شکل سوم:

windlassed

سوم‌شخص مفرد:

windlasses

وجه وصفی حال:

windlassing

توضیحات:

همچنین می‌توان از winch به‌جای windlass استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جرثقیل کابلی، وینچ، جرثقیل دستی، دوار

They used a windlass to lift the cargo onto the ship.

آن‌ها از جرثقیل کابلی برای بلند کردن محموله‌ی روی کشتی استفاده کردند.

The old windlass creaked as it pulled the heavy rope.

دوار قدیمی درحالی‌که طناب سنگین را می‌کشید، می‌چرخد.

verb - transitive

(با جرثقیل کابلی یا دوار) بالا کشیدن، کشیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He windlassed the rope tightly to secure the cargo.

او طناب را محکم بست تا محموله را با جرثقیل کابلی بالا بکشد.

The crew windlass the sails to prepare for the storm.

خدمه بادبان‌ها را بالا می‌کشند تا برای طوفان آماده شوند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد windlass

  1. noun lifting device consisting of a horizontal cylinder turned by a crank on which a cable or rope winds
    Synonyms:
    winch

ارجاع به لغت windlass

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «windlass» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/windlass

لغات نزدیک windlass

پیشنهاد بهبود معانی