گذشتهی ساده:
windlassedشکل سوم:
windlassedسومشخص مفرد:
windlassesوجه وصفی حال:
windlassingهمچنین میتوان از winch بهجای windlass استفاده کرد.
جرثقیل کابلی، وینچ، جرثقیل دستی، دوار
They used a windlass to lift the cargo onto the ship.
آنها از جرثقیل کابلی برای بلند کردن محمولهی روی کشتی استفاده کردند.
The old windlass creaked as it pulled the heavy rope.
دوار قدیمی درحالیکه طناب سنگین را میکشید، میچرخد.
(با جرثقیل کابلی یا دوار) بالا کشیدن، کشیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He windlassed the rope tightly to secure the cargo.
او طناب را محکم بست تا محموله را با جرثقیل کابلی بالا بکشد.
The crew windlass the sails to prepare for the storm.
خدمه بادبانها را بالا میکشند تا برای طوفان آماده شوند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «windlass» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/windlass