امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Window Shopping

ˈwɪn.doʊ ˌʃɑː.pɪŋ ˈwɪndəʊ ˌʃɒpɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: window-shopping

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
ویترین‌تماشا (نگاه کردن به ویترین مغازه‌ها بدون قصد خرید)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Window shopping is a favorite pastime for many on weekends.
- ویترین‌تماشا سرگرمی مورد علاقه‌ی بسیاری در تعطیلات آخرهفته است.
- After a long week, he found solace in window shopping at the mall.
- پس‌از هفته‌ای طولانی، او آرامش خود را در ویترین‌تماشا در مرکز خرید پیدا کرد.
noun uncountable
مغازه‌گردی
- I often go window shopping to relax and see what's new in the market.
- من اغلب به مغازه‌گردی می‌روم تا تمدد اعصاب کنم و ببینم چه چیزهای جدیدی در بازار وجود دارد.
- After lunch, they enjoyed window shopping in the quaint boutiques downtown.
- بعداز ناهار، آ‌نها از مغازه‌گردی در بوتیک‌های زیبای مرکز شهر لذت بردند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت window shopping

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «window shopping» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/window-shopping-2

لغات نزدیک window shopping

پیشنهاد بهبود معانی