شکل نوشتاری دیگر این لغت: window-shopping
ویترینتماشا (نگاه کردن به ویترین مغازهها بدون قصد خرید)
Window shopping is a favorite pastime for many on weekends.
ویترینتماشا سرگرمی مورد علاقهی بسیاری در تعطیلات آخرهفته است.
After a long week, he found solace in window shopping at the mall.
پساز هفتهای طولانی، او آرامش خود را در ویترینتماشا در مرکز خرید پیدا کرد.
مغازهگردی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I often go window shopping to relax and see what's new in the market.
من اغلب به مغازهگردی میروم تا تمدد اعصاب کنم و ببینم چه چیزهای جدیدی در بازار وجود دارد.
After lunch, they enjoyed window shopping in the quaint boutiques downtown.
بعداز ناهار، آنها از مغازهگردی در بوتیکهای زیبای مرکز شهر لذت بردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «window shopping» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/window-shopping-2