آخرین به‌روزرسانی:

Winter Olympics

توضیحات:

این لغت به شکل the Winter Olympics نیز نوشته می‌شود.

همچنین می‌توان از Winter Olympic Games نیز استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

ورزش بازی‌های المپیک زمستانی، المپیک زمستانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The Winter Olympics are held every four years.

المپیک زمستانی هر چهار سال یک‌بار برگزار می‌شود.

Athletes train for years to compete in the Winter Olympics.

ورزش‌کاران برای رقابت در بازی‌های المپیک زمستانی سال‌ها تمرین می‌کنند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The opening ceremony of the Winter Olympics is always spectacular.

مراسم افتتاحیه‌ی المپیک زمستانی همیشه تماشایی است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد Winter Olympics

  1. noun a major international multi-sport event held once every four years for sports practiced on snow and ice

ارجاع به لغت Winter Olympics

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Winter Olympics» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/winter-olympics

لغات نزدیک Winter Olympics

پیشنهاد بهبود معانی