امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Withers

ˈwɪðərz ˈwɪðəz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

plural preposition
(نظامی) جلوه‌گاه (در اسب)، قسمت واقع بین استخوان‌های کتف (در گردن حیوانات)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد withers

  1. verb Lose freshness, vigor, or vitality
    Synonyms:
    fades deteriorates stuns dies decays wilts shrinks paralyzes wrinkles stupefies droops weakens wastes wanes shrivels petrifies sears languishes dehydrates declines numbs blights atrophies benumbs ages
    Antonyms:
    blooms revives
  1. verb Droop, decline
    Synonyms:
    pines languishes
    Antonyms:
    grows blooms
  1. verb To make or become no longer fresh or shapely because of loss of moisture
    Synonyms:
    shrivels sears mummifies

ارجاع به لغت withers

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «withers» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/withers

لغات نزدیک withers

پیشنهاد بهبود معانی