فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Woodchuck

ˈwʊdtʃʌk ˈwʊdtʃʌk

شکل جمع:

woodchucks

توضیحات:

در انگلیسی آمریکایی به جای woodchuck از groundhog استفاده می‌شود.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جانورشناسی چوب‌شکن، موش‌خرمای کوهی، مارموت، خدنگ (سنجابی کوچک با پاهای کوتاه و خز زبر و خرمایی‌رنگ که در آمریکای شمالی زندگی می‌کند)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The woodchuck scurried across the road and into the woods.

چوب‌شکن به‌سرعت از جاده گذشت و وارد جنگل شد.

I spotted a woodchuck in the field.

مارموتی را در مزرعه دیدم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

A groundhog can eat a large amount of vegetation in a day.

موش‌خرمای کوهی می‌تواند مقدار زیادی از گیاهان را در یک روز بخورد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد woodchuck

  1. noun Reddish brown North American marmot
    Synonyms:
    groundhog Marmota monax

ارجاع به لغت woodchuck

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «woodchuck» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/woodchuck

لغات نزدیک woodchuck

پیشنهاد بهبود معانی