فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Woodchuck

ˈwʊdtʃʌk ˈwʊdtʃʌk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    woodchucks

توضیحات

همچنین می‌توان از groundhog به‌ جای woodchuck استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    جانورشناسی چوب‌شکن، موش‌خرمای کوهی (حیوان کوچکی با پاهای کوتاه و خز زبر و خرمایی‌رنگ که در آمریکای شمالی زندگی می‌کند)
    • - The woodchuck scurried across the road and into the woods.
    • - چوب‌شکن به‌سرعت از جاده گذشت و وارد جنگل شد.
    • - I spotted a woodchuck in the field.
    • - چوب‌شکنی را در مزرعه دیدم.
    • - A groundhog can eat a large amount of vegetation in a day.
    • - موش‌خرمای کوهی می‌تواند مقدار زیادی از گیاهان را در یک روز بخورد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد woodchuck

  1. noun Reddish brown North American marmot
    Synonyms: groundhog, Marmota monax

ارجاع به لغت woodchuck

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «woodchuck» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/woodchuck

لغات نزدیک woodchuck

پیشنهاد بهبود معانی