فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Worksheet

American: ˈwɜrːkˈʃiːt British: ˈwɜːkʃiːt

شکل جمع:

worksheets

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

کسب‌وکار کاربرگه، ورقه گزارش کار (صفحه‌ی کاغذ که روی آن میزان و ساعات کار روزانه را یادداشت می‌کنند)

She reviewed the worksheet for errors before submitting it to her supervisor.

او قبل از ارسال گزارش‌کار به سرپرست خود، آن را برای یافتن خطاها بررسی کرد.

I filled out the worksheet for our project to keep track of our progress.

من کاربرگه‌ی پروژه را پر کردم تا پیشرفتمان را پیگیری کنم.

noun countable

(آموزش) ورقه‌ی‌ حاوی تمرینات و آزمون‌ها، ورقه‌ی تمرین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The teacher handed out a math worksheet for the students to complete.

معلم ورقه‎‌ی تمرین ریاضی را به دانش‌آموزان داد تا تکمیل کنند.

The worksheet included several challenging problems to solve.

این ورقه‌ی تمرین شامل چندین مسئله چالش‌برانگیز برای حل بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت worksheet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «worksheet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/worksheet

لغات نزدیک worksheet

پیشنهاد بهبود معانی