امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Worksheet

American: ˈwɜrːkˈʃiːt British: ˈwɜːkʃiːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    worksheets

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
کسب‌وکار کاربرگه، ورقه گزارش کار (صفحه‌ی کاغذ که روی آن میزان و ساعات کار روزانه را یادداشت می‌کنند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- She reviewed the worksheet for errors before submitting it to her supervisor.
- او قبل از ارسال گزارش‌کار به سرپرست خود، آن را برای یافتن خطاها بررسی کرد.
- I filled out the worksheet for our project to keep track of our progress.
- من کاربرگه‌ی پروژه را پر کردم تا پیشرفتمان را پیگیری کنم.
noun countable
(آموزش) ورقه‌ی‌ حاوی تمرینات و آزمون‌ها، ورقه‌ی تمرین
- The teacher handed out a math worksheet for the students to complete.
- معلم ورقه‎‌ی تمرین ریاضی را به دانش‌آموزان داد تا تکمیل کنند.
- The worksheet included several challenging problems to solve.
- این ورقه‌ی تمرین شامل چندین مسئله چالش‌برانگیز برای حل بود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت worksheet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «worksheet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/worksheet

لغات نزدیک worksheet

پیشنهاد بهبود معانی