شکل جمع:
worksheetsکسبوکار کاربرگه، ورقه گزارش کار (صفحهی کاغذ که روی آن میزان و ساعات کار روزانه را یادداشت میکنند)
She reviewed the worksheet for errors before submitting it to her supervisor.
او قبل از ارسال گزارشکار به سرپرست خود، آن را برای یافتن خطاها بررسی کرد.
I filled out the worksheet for our project to keep track of our progress.
من کاربرگهی پروژه را پر کردم تا پیشرفتمان را پیگیری کنم.
(آموزش) ورقهی حاوی تمرینات و آزمونها، ورقهی تمرین
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The teacher handed out a math worksheet for the students to complete.
معلم ورقهی تمرین ریاضی را به دانشآموزان داد تا تکمیل کنند.
The worksheet included several challenging problems to solve.
این ورقهی تمرین شامل چندین مسئله چالشبرانگیز برای حل بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «worksheet» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/worksheet