شکل جمع:
workshopsکارگاه (برای کار تولیدی یا صنایع دستی)، تعمیرگاه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
The workshop was filled with the sound of saws and hammers.
کارگاه پر از صدای اره و چکش بود.
He spent the entire weekend in his workshop fixing his car.
او تمام آخرهفته را در تعمیرگاهش صرف تعمیر ماشینش کرد.
کارگاه آموزشی، جلسه، سمینار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
writing workshop
کارگاه نویسندگی
They conducted a woodworking workshop for beginners.
آنها یک کارگاه نجاری برای مبتدیان برگزار کردند.
The workshop lasted for three hours.
این سمینار سه ساعت طول کشید.
نمایشنامهنویسی کردن، نمایشنامه آماده کردن (با مشورت و گفتگو)
They workshoped the play for weeks, making changes and refining the script.
آنها برای هفتهها نمایشنامهنویسی کردند؛ تغییراتی دادند و متن نمایشنامه را اصلاح کردند.
We need to workshop this scene to figure out the best way to stage it.
ما باید این صحنه را با مشورت نمایشنامهنویسی کنیم تا بهترین راه برای صحنهسازی آن را پیدا کنیم.
اتاق کار
The workshop was cluttered with stacks of papers and files.
اتاق کار مملو از کاغذها و پروندهها بود.
The workshop was buzzing with activity as they worked on their projects.
هنگامی که آنها روی پروژههایشان کار میکردند، اتاق کار پر از جنب و جوش بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «workshop» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/workshop