آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ تیر ۱۴۰۴

    Workshop

    ˈwɜːrkʃɑːp ˈwɜːkʃɒp

    شکل جمع:

    workshops

    معنی workshop | جمله با workshop

    noun countable C1

    کارگاه (برای کار تولیدی یا صنایع دستی)، تعمیرگاه

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    The workshop was filled with the sound of saws and hammers.

    کارگاه پر از صدای اره و چکش بود.

    He spent the entire weekend in his workshop fixing his car.

    او تمام آخرهفته را در تعمیرگاهش صرف تعمیر ماشینش کرد.

    noun countable

    کارگاه آموزشی، جلسه، سمینار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    writing workshop

    کارگاه نویسندگی

    They conducted a woodworking workshop for beginners.

    آن‌ها یک کارگاه نجاری برای مبتدیان برگزار کردند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The workshop lasted for three hours.

    این سمینار سه ساعت طول کشید.

    verb - transitive

    نمایشنامه‌نویسی کردن، نمایشنامه آماده کردن (با مشورت و گفتگو)

    They workshoped the play for weeks, making changes and refining the script.

    آن‌ها برای هفته‌ها نمایشنامه‌نویسی کردند؛ تغییراتی دادند و متن نمایشنامه را اصلاح کردند.

    We need to workshop this scene to figure out the best way to stage it.

    ما باید این صحنه را با مشورت نمایشنامه‌نویسی کنیم تا بهترین راه برای صحنه‌سازی آن را پیدا کنیم.

    noun countable

    اتاق کار

    The workshop was cluttered with stacks of papers and files.

    اتاق کار مملو از کاغذها و پرونده‌ها بود.

    The workshop was buzzing with activity as they worked on their projects.

    هنگامی که آن‌ها روی پروژه‌هایشان کار می‌کردند، اتاق کار پر از جنب و جوش بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد workshop

    1. noun a place where manual work is done
      Synonyms:
      shop factory plant mill works establishment laboratory studio atelier foundry yards
    1. noun a meeting for study or discussion
      Synonyms:
      class study group discussion group seminar

    سوال‌های رایج workshop

    شکل جمع workshop چی میشه؟

    شکل جمع workshop در زبان انگلیسی workshops است.

    معنی workshop به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «Workshop» در زبان فارسی به «کارگاه» ترجمه می‌شود.

    کارگاه یا Workshop به محیط یا رویدادی گفته می‌شود که در آن گروهی از افراد برای یادگیری، تمرین، تولید یا توسعه‌ی مهارتی خاص، گرد هم می‌آیند. این اصطلاح بسته به زمینه‌ای که در آن استفاده می‌شود، معانی متفاوت اما مرتبطی دارد. در حوزه‌های فنی و صنعتی، کارگاه معمولاً به مکانی اطلاق می‌شود که در آن فعالیت‌های عملی مانند ساخت‌وساز، تعمیر یا مونتاژ انجام می‌گیرد. در مقابل، در زمینه‌های آموزشی، هنری یا مدیریتی، کارگاه به جلسات آموزشی-تعاملی کوتاه‌مدتی گفته می‌شود که با هدف انتقال مهارت یا تولید ایده برگزار می‌شوند.

    در حوزه‌ی آموزش، کارگاه‌ها نقش مهمی در یادگیری مهارت‌های عملی دارند. بر خلاف کلاس‌های نظری که بیشتر بر انتقال مفاهیم تکیه دارند، کارگاه‌ها فضایی فراهم می‌کنند تا شرکت‌کنندگان به‌صورت تجربی با موضوع درگیر شوند. برای مثال، در یک کارگاه نویسندگی، شرکت‌کنندگان نه‌تنها با ساختارهای ادبی آشنا می‌شوند، بلکه فرصت دارند تا متون خود را بنویسند، بازخورد بگیرند و اصلاح کنند. همین ویژگی باعث می‌شود که یادگیری در کارگاه‌ها عمق بیشتری پیدا کند و ماندگارتر باشد.

    در محیط‌های حرفه‌ای، کارگاه‌ها اغلب به عنوان ابزاری برای توسعه‌ی کارکنان و افزایش بهره‌وری سازمان به کار می‌روند. در چنین مواردی، تمرکز معمولاً بر آموزش مهارت‌هایی مانند کار گروهی، مدیریت زمان، حل مسئله یا نوآوری است. این نوع کارگاه‌ها معمولاً توسط مربیان حرفه‌ای اداره می‌شوند و هدف آن‌ها ارتقاء توانمندی‌های عملی شرکت‌کنندگان است، نه صرفاً انتقال دانش تئوری. همچنین، با مشارکت فعال حاضران، ایده‌ها و راه‌حل‌های متنوعی برای چالش‌های سازمانی تولید می‌شود.

    در هنر و صنایع خلاق، «Workshop» بستری است برای تولید و آزمایش. برای مثال، در کارگاه‌های تئاتر یا نقاشی، هنرمندان با همکاری یکدیگر روی طرح‌ها یا اجراهای تازه کار می‌کنند. این کارگاه‌ها علاوه‌بر ارتقاء مهارت‌های فنی، فرصتی برای تبادل ایده، الهام‌گیری و توسعه‌ی خلاقیت فردی فراهم می‌کنند. بسیاری از پروژه‌های موفق هنری، اولین بار در فضای کارگاهی متولد شده‌اند، جایی که محدودیت‌های معمول کنار گذاشته می‌شود و فضای آزادی برای تجربه‌گری فراهم است.

    همچنین مفهوم «Workshop» در طراحی و نوآوری، به جلساتی اشاره دارد که در آن گروه‌های بین‌رشته‌ای برای حل یک مسئله یا طراحی یک محصول گرد هم می‌آیند. این نوع کارگاه‌ها معمولاً از روش‌های طراحی تفکر (Design Thinking) استفاده می‌کنند و در آن‌ها از ابزارهایی مانند نقشه‌برداری ذهنی، ساخت نمونه‌ی اولیه، طوفان فکری و تست ایده بهره گرفته می‌شود. فضای آزاد، مشارکتی و پویای این کارگاه‌ها، نوآوری را تسهیل کرده و روند تصمیم‌گیری را بهبود می‌بخشد.

    ارجاع به لغت workshop

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «workshop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/workshop

    لغات نزدیک workshop

    • - works council
    • - worksheet
    • - workshop
    • - workstation
    • - worktable
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.