فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Xenotransplantation

ˌzinoʊtrænsplænˈteɪʃn ˌzinəʊtrænsplaːnˈteɪʃn

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

پزشکی بیگانه‌پیوندی (پیوند سلول‌ها یا بافت‌ها یا اندام‌های زنده از یک گونه به گونه‌ی دیگر)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Researchers are studying the ethical implications of xenotransplantation before it becomes widely used in medical practice.

محققان در حال مطالعه‌ی پیامدهای اخلاقی بیگانه‌پیوندی پیش از استفاده گسترده از آن در اقدامات پزشکی هستند.

The success of xenotransplantation could potentially solve the shortage of human organs for transplantation.

موفقیت بیگانه‌پیوندی می‌تواند به طور بالقوه کمبود اعضای انسان برای پیوند را برطرف کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد xenotransplantation

  1. noun a surgical procedure in which tissue or whole organs are transfered from one species to another species
    Synonyms:
    xenotransplant

ارجاع به لغت xenotransplantation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «xenotransplantation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/xenotransplantation

لغات نزدیک xenotransplantation

پیشنهاد بهبود معانی