آخرین به‌روزرسانی:

Your

jər

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective A1

مال شما، مربوط به شما، متعلق به شما

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

your father

پدرت، پدرتان

with your permission

با اجازه‌ی شما

نمونه‌جمله‌های بیشتر

your honor

حضرت اجل، عالیجناب

your majesty

اعلیحضرت

Did you finish your homework?

تکلیفت را تمام کردی؟

I love your new haircut.

مدل موی جدیدت را دوست دارم.

Your opinion is very important to me.

نظرت برای من خیلی مهم است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت your

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «your» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/your

لغات نزدیک your

پیشنهاد بهبود معانی