فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

آب ریختن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

آب پاشیدن

فونتیک فارسی

aab rikhtan
فعل لازم
to pour water, to spray water, to sprinkle water, to douse

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

- او تصمیم گرفت بر روی گیاهان آب بریزد.

- She decided to pour water on the plants.

- ما باید وقتی که خاک خشک است آب بریزیم.

- We need to sprinkle water when the soil is dry.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت آب ریختن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آب ریختن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آب ریختن

لغات نزدیک آب ریختن

پیشنهاد بهبود معانی