bonfire, fireworks, pyrotechnic, pyrotechnics
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آتشبازی آسمان شب را روشن کرد.
The fireworks lit up the night sky.
در پارک جمع شدیم تا برنامهی آتشبازی در روز استقلال را تماشا کنیم.
We gathered in the park to watch the fireworks show on Independence Day.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آتشبازی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آتشبازی