cannibal, anthropophagite, man-eater, , ogress, ogre
کاوشگر از کشف جزیرهی آدمخوارها وحشت کرده بود.
The explorer was horrified to discover an island inhabited by anthropophagites.
آن آدمخوار به خاطر جرایم هولناکش در زندان حبس شد.
That anthropophagite was captured in prison for his heinous crimes.
cannibalistic, anthropophagical, man-eating
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آن انسانشناس عادات و رسوم افراد آدمخوار را مطالعه کرد.
That anthropologist studied the customs and traditions of the cannibalistic people.
فیلم یک قاتل سریالی آدمخوار را نشان میداد که قربانیان ازهمهجابیخبر را طعمه قرار میداد.
The movie depicted a cannibalistic serial killer who preyed on unsuspecting victims.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آدمخوار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آدمخوار