آخرین به‌روزرسانی:

آرامش بخشیدن به انگلیسی

توضیحات:

همچنین می‌توان از آرامش دادن به‌جای آرامش بخشیدن استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

آرام کردن

فونتیک فارسی

aaraamesh bakhshidan
فعل متعدی

to still, to comfort, to relax, to pacify

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

نوشیدنی گرم او را آرامش داد.

The warm drink relaxed him.

پلیس تلاش کرد تا وضعیت را در طول تظاهرات آرامش ببخشد.

The police worked to pacify the situation during the protest.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت آرامش بخشیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آرامش بخشیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آرامش بخشیدن

لغات نزدیک آرامش بخشیدن

پیشنهاد بهبود معانی