با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

آرایشگر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • کسی که دیگران را آرایش می‌کند
  • فونتیک فارسی

    aaraayeshgar
  • اسم
    barber, beautician, hairdresser, hair-stylist, coiffeur, cosmetologist
    • - پدربزرگم در ایام جوانی آرایشگر بوده.

    • - My grandfather used to be a barber when he was young.
    • - خواهرم آرایشگر ماهری است و می‌تواند ظاهر هرکسی را تغییر دهد.

    • - My sister is a skilled beautician who can transform any person's appearance.
  • تزئین‌کننده
  • فونتیک فارسی

    aaraayeshgar
  • اسم
    embellisher, decorator
    • - توجه آرایشگر به جزئیات تحسین‌برانگیز بود.

    • - The decorator's attention to detail was impressive.
    • - سال‌ها تجربه‌ی آرایشگر

    • - years of experience as a decorator
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد آرایشگر

ارجاع به لغت آرایشگر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آرایشگر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آرایشگر

لغات نزدیک آرایشگر

پیشنهاد بهبود معانی