آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۶ آذر ۱۴۰۴

    آهن‌ربا به انگلیسی

    معنی

    فونتیک فارسی / aahanrobaa /

    magnet

    magnet

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج آهن‌ربا

    آهن‌ربا به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «آهن‌ربا» در زبان انگلیسی به magnet ترجمه می‌شود.

    آهن‌ربا جسمی است که توانایی جذب برخی فلزات، به‌ویژه آهن، نیکل و کبالت را دارد و این ویژگی ناشی از آرایش خاص الکترون‌ها و میدان مغناطیسی ایجادشده در ساختار آن است. در تعریف علمی، آهن‌ربا ماده‌ای است که میدان مغناطیسی تولید می‌کند و این میدان می‌تواند بر ذرات باردار و اجسام مغناطیسی تأثیر بگذارد. مفهوم آهن‌ربا یکی از بنیادی‌ترین اصول در حوزه‌ی فیزیک و مهندسی است و نقش مهمی در فناوری‌های مدرن ایفا می‌کند.

    آهن‌رباها از نظر ماهیت به دو دسته‌ی طبیعی و مصنوعی تقسیم می‌شوند. آهن‌رباهای طبیعی، مانند مگنتیت، در دل زمین شکل می‌گیرند و از گذشته‌های دور مورد توجه انسان بوده‌اند. آهن‌رباهای مصنوعی اما با استفاده از فرآیندهای صنعتی، از جمله اعمال میدان مغناطیسی قوی به فلزات خاص، ساخته می‌شوند. در این نوع آهن‌رباها، جهت‌گیری منظم دامنه‌های مغناطیسی باعث می‌شود که خاصیت مغناطیسی تثبیت شده و در بسیاری از موارد بسیار قوی‌تر از نمونه‌های طبیعی باشد. این ویژگی امکان استفاده‌ی گسترده از آن‌ها را در صنایع مختلف فراهم کرده است.

    ساختار آهن‌ربا مبتنی بر مفهوم دامنه‌های مغناطیسی است؛ نواحی کوچکی در ماده که در آن‌ها لحظه‌های مغناطیسی اتم‌ها در یک جهت مشخص هم‌راستا شده‌اند. هنگامی که این دامنه‌ها در جهت‌های مختلف قرار داشته باشند، خاصیت مغناطیسی خنثی می‌شود؛ اما در آهن‌ربای واقعی، بخش قابل توجهی از آن‌ها به‌صورت منظم هم‌جهت شده‌اند و همین یک‌دست بودن موجب ایجاد میدان مغناطیسی محسوس می‌شود. شدت و پایداری این میدان به نوع ماده، میزان هم‌راستایی دامنه‌ها و فرآیند تولید آهن‌ربا بستگی دارد.

    کاربردهای آهن‌ربا در زندگی روزمره بسیار گسترده است. از ساده‌ترین موارد مانند چسباندن یادداشت‌ها روی سطوح فلزی تا کاربردهای پیشرفته مانند موتورهای الکتریکی، ژنراتورها، بلندگوها، هارددیسک‌ها و حسگرهای صنعتی، همگی متکی بر این ویژگی طبیعی و پایدار هستند. آهن‌رباها در صنایع حمل‌ونقل، فناوری اطلاعات، پزشکی، تولید انرژی و بسیاری از رشته‌های مهندسی نقش اساسی دارند. برای مثال، در دستگاه‌های ام‌آر‌آی از آهن‌رباهای فوق‌قوی برای تولید میدان‌های مغناطیسی پایدار و دقیق بهره گرفته می‌شود.

    یکی از ویژگی‌های مهم آهن‌ربا پدیدۀ «قطبیت» است؛ هر آهن‌ربا دارای دو قطب شمال و جنوب است و رفتار آن‌ها بر اساس قاعدۀ جذب قطب‌های ناهم‌نام و دفع قطب‌های هم‌نام صورت می‌گیرد. این اصل نه‌تنها در درک ماهیت مغناطیس اهمیت دارد، بلکه پایه‌ی بسیاری از سامانه‌های مکانیکی و الکترومغناطیسی نیز هست. همچنین، آهن‌رباها در تعامل با جریان الکتریکی نقش کلیدی دارند و همین ارتباط اساس کار موتورهای الکتریکی و ترانسفورماتورها را شکل می‌دهد. در واقع، بخش بزرگی از فناوری نوین بدون وجود آهن‌رباها امکان‌پذیر نبود.

    ارجاع به لغت آهن‌ربا

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «آهن‌ربا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آهن‌ربا

    لغات نزدیک آهن‌ربا

    • - آهن را با طلا آذین کردن
    • - آهن را با نقره آذین کردن
    • - آهن‌ربا
    • - آهن ربا کردن
    • - آهن ربای دائمی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tend I'm afraid so vehemently long-running disagreement respectfully disagree reach a compromise i imminently eventful instead initiation instinctively insufficient غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.