purchase, procuring, purchasing, buying
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ابتیاع یک پیراهن نو
the purchase of a new dress
ابتیاع کردن، ابتیاع نمودن
to buy, to purchase
رفتم که ابتیاع نمایم برنج و چوب
i went to buy rice and wood
خانهای که پارسال ابتیاع کردید
the house which you bought last year
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ابتیاع» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ابتیاع