آخرین به‌روزرسانی:

ادویه به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

داروها

فونتیک فارسی

adviye
اسم جمع

drugs, medicines

او تأثیر ادویه بر مغز را مطالعه کرد.

She studied the effects of drugs on the brain.

او همیشه ادویه‌ی خود را در جای خشک و خنک نگه می‌دارد.

He always keeps his medicines in a cool, dry place.

مواد گیاهی استفاده‌شده به‌منظور عطر و طعم‌دهی به مواد غذایی

فونتیک فارسی

adviye
اسم

condiment(s), spice(s), seasoning(s), herb, punch

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

ادویه به خوراک طعم می‌دهد.

Spices add flavor to food.

یک شیشه پاپریکای مجارستانی از فروشگاه تخصصی ادویه خرید.

She bought a jar of Hungarian paprika from the specialty spice store.

پیشنهاد بهبود معانی

سوال‌های رایج ادویه

ادویه به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «ادویه» در زبان انگلیسی به spice ترجمه می‌شود.

ادویه‌ها موادی طبیعی و گیاهی هستند که به‌صورت خشک یا تازه برای افزودن طعم، عطر و رنگ به غذاها استفاده می‌شوند. آن‌ها معمولاً از دانه‌ها، برگ‌ها، پوست، ریشه یا گل‌های گیاهان مختلف استخراج می‌شوند و نقش مهمی در آشپزی فرهنگ‌های گوناگون دارند.

ادویه‌ها می‌توانند طعم غذا را تند، شیرین، تلخ یا معطر کنند و به همین دلیل از دیرباز در تهیه انواع خوراک‌ها به‌کار رفته‌اند.

ادویه‌ها علاوه بر کاربرد در آشپزی، خواص دارویی و درمانی نیز دارند. بسیاری از ادویه‌ها مانند دارچین، زردچوبه، زنجبیل و میخک دارای ویژگی‌های ضدالتهابی، ضدباکتریایی و آنتی‌اکسیدانی هستند که می‌توانند به تقویت سیستم ایمنی بدن و حفظ سلامت کمک کنند.

همچنین ادویه‌ها در طب سنتی به عنوان موادی برای بهبود هضم، کاهش درد و افزایش انرژی شناخته می‌شوند.

تاریخچه ادویه‌ها بسیار قدیمی و گسترده است؛ آن‌ها نقش مهمی در تجارت جهانی داشته‌اند و باعث شکل‌گیری مسیرهای بازرگانی معروفی مانند جاده‌ی ادویه شده‌اند. ادویه‌ها نه تنها در غذا بلکه در تهیه عطرها، داروها و حتی مراسم مذهبی نیز کاربرد داشته‌اند.

ارجاع به لغت ادویه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ادویه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ادویه

لغات نزدیک ادویه

پیشنهاد بهبود معانی