ارتش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • نیروی نظامی هر کشور
  • فونتیک فارسی

    artesh
  • اسم
    army, armed forces, the military
    • - پاکسازی افسران توسط استالین ارتش را تضعیف کرد.

    • - Stallin's purge of the officers debilitated the army.
    • - پس از یک خدمت دو ساله در ارتش، به تجارت پرداخت.

    • - After a two-year hitch in the army, he became a merchant.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ارتش

ارجاع به لغت ارتش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ارتش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ارتش

پیشنهاد بهبود معانی