آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۲

    سپاه به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / sepaah /

    army, host, legion, troops, corps

    army

    host

    legion

    troops

    corps

    قشون، لشکر، جیش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    سپاه شرق

    the army of the east

    نابودی سپاه فرعون

    the destruction of Pharaoh's host

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    ماموریت سپاه محافظت از کشور در برابر تهدیدهای خارجی بود.

    The army's mission was to protect the country from foreign threats.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد سپاه

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    ارتش جند جیش خیل رژیمان فوج قشون گند لشکر هنگ

    ارجاع به لغت سپاه

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «سپاه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سپاه

    لغات نزدیک سپاه

    • - سپاسه
    • - سپاسین
    • - سپاه
    • - سپاه زنان
    • - سپاه صلح
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    sole gyration required scribbler oleato carrot and stick add fuel to the fire crookery crooked linger chess fiend secondary Seattle seasoning غاز تزویر مضیقه ترغیب کردن مقدونیه مغایرت مقاربت مغایر مقیم مغازله مقاوله نامه مذاکره مذاکره کردن تزکیه ذکاوت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.