۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

خیل به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / kheyl /

herd of horses

گله‌ی اسب

خیل در علفزار با آرامش چرا می‌کرد.

The herd of horses grazed peacefully in the meadow.

گاوچران خیل را می‌راند.

The cowboy wrangled the herd of horses.

اسم
فونتیک فارسی / kheyl /

cloud, troops, army, swarm, hosts, horsemen

گروه بزرگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

خیل زنبورها

swarm of bees

خیل گردشگران خیابان‌ها را شلوغ کرده بود.

A swarm of tourists crowded the streets.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خیل

  1. مترادف:
    ارتش جند سپاه عسکر فوج قشون گند لشکر
  1. مترادف:
    گروه
  1. مترادف:
    پیرو مرید هواخواه
  1. مترادف:
    ایل طایفه عشیره قبیله دودمان
  1. مترادف:
    سواران سوارکاران
  1. مترادف:
    گروه اسبان

ارجاع به لغت خیل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خیل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خیل

لغات نزدیک خیل

پیشنهاد بهبود معانی