occupier, aggressor, invader
اشغالگران زمین ادعای تملک کردند و از ترک آن امتناع ورزیدند.
The occupiers of the land claimed it as their own and refused to leave.
occupant, aggressive, occupying, invasive
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
رفتار ددمنشانهی نیروهای اشغالگر
the beastly behavior of the occupying troops
آنان خواستار تخلیهی فوری نیروهای اشغالگر شدند.
They demanded the immediate evacuation of the occupying forces.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «اشغالگر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اشغالگر