self-reliance, self-confidence, self-assurance, aplomb, confidence in oneself
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
برد اخیر او اعتمادبهنفسش را زیادتر کرد.
Her recent win increased her self-confidence.
ساخت اعتمادبهنفس نیاز به زمان و تمرین دارد.
Building self-confidence takes time and practice.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «اعتمادبهنفس» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اعتمادبهنفس