آخرین به‌روزرسانی:

افطار کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / eftaar kardan /

to break one's fast, to break a fast

روزه را باز کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

پزشک به بیمار توصیه کرد با غذاهای سبک افطار کند تا از مشکلات گوارشی در امان بماند.

The doctor advised the patient to break his fast with light foods to avoid any digestive issues.

من و دوستم با سوپ افطار می‌کنیم.

My friend and I typically break our fast with soup.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت افطار کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «افطار کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/افطار کردن

لغات نزدیک افطار کردن

پیشنهاد بهبود معانی