آخرین به‌روزرسانی:

الف به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / alef /

alef (the first letter of the Persian alphabet)

اولین حرف (وات) الفبای فارسی (شامل حروف آ، اَ، اِ، اُ می‌شود)

الف در ابتدای بسیاری از کلمات فارسی ایستاده است.

The alef stands at the beginning of many Persian words.

کودکان در اولین درس‌های الفبا، نوشتن الف را یاد می‌گیرند.

Children learn to write the alef in their first lessons of the alphabet.

اسم
فونتیک فارسی / alef /

A, the grade of "A"

بالاترین نمره در درس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

او با نمره‌ی الف در امتحان قبول شد.

He passed the test with a grade of "A".

در ریاضیات الف منفی گرفتم.

I got an A minus in mathematics.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت الف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «الف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/الف

لغات نزدیک الف

پیشنهاد بهبود معانی