to disembowel, to eviscerate, to gut
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شکارچی بااحتیاط حرکت کرد تا امعا و احشا گوزن کشتهشده را درآورد.
The hunter carefully moved to disembowel the slain deer.
هدفش این بود که با خنجر تیز خود امعا و احشا دشمن را درآورد.
He aimed to eviscerate the enemy with his razor-sharp dagger.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «امعا و احشا را درآوردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/امعا و احشا را درآوردن