آخرین به‌روزرسانی:

اول شدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / avval shodan /

to get (the) first place, to win, to become the first, to gain first place, to come first

نخست شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

با تلاش سخت، او هدف دارد که در کلاسش اول شود.

With hard work, he aims to become the first in his class.

امیدوارم امسال در مسابقه اول شوم.

I hope to win the race this year.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت اول شدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اول شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اول شدن

لغات نزدیک اول شدن

پیشنهاد بهبود معانی