آخرین به‌روزرسانی:

اول شدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نخست شدن

فونتیک فارسی

avval shodan
فعل لازم

to get (the) first place, to win, to become the first, to gain first place, to come first

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

با تلاش سخت، او هدف دارد که در کلاسش اول شود.

With hard work, he aims to become the first in his class.

امیدوارم امسال در مسابقه اول شوم.

I hope to win the race this year.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت اول شدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اول شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اول شدن

لغات نزدیک اول شدن

پیشنهاد بهبود معانی