آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

اپیدمی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / epidemi /

epidemic

epidemic

بیماری همه‌گیر، پدیده‌ی رایج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

این منطقه در زمستان امسال با یک اپیدمی شدید آنفلوانزا مواجه شد.

The region faced a severe epidemic of influenza this winter.

اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از پیشرفت اپیدمی انجام شد.

Preventive measures were put in place to halt the epidemic's advance.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت اپیدمی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اپیدمی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اپیدمی

لغات نزدیک اپیدمی

پیشنهاد بهبود معانی