فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

اپیدمی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بیماری همه‌گیر، پدیده‌ی رایج

فونتیک فارسی

epidemi
اسم

epidemic

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

این منطقه در زمستان امسال با یک اپیدمی شدید آنفلوانزا مواجه شد.

The region faced a severe epidemic of influenza this winter.

اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از پیشرفت اپیدمی انجام شد.

Preventive measures were put in place to halt the epidemic's advance.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت اپیدمی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اپیدمی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اپیدمی

لغات نزدیک اپیدمی

پیشنهاد بهبود معانی