آخرین به‌روزرسانی:

باران‌سنج به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / baaraansanj /

rain gauge, ombrometer, odometer, pluviometer

وسیله‌ای برای سنجیدن میزان باران

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

باران‌سنج مقدار قابل توجهی بارش را شب گذشته ثبت کرد.

The ombrometer recorded a significant amount of rainfall last night.

باران‌سنج بارش باران را در طول هفته‌ی گذشته اندازه‌گیری کرد.

The odometer measured the rainfall over the past week.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت باران‌سنج

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باران‌سنج» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/باران‌سنج

لغات نزدیک باران‌سنج

پیشنهاد بهبود معانی