آخرین به‌روزرسانی:

بارهنگ به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

گیاهی دارویی

فونتیک فارسی

baarhang
اسم

گیاه‌شناسی plantain, great plantain, waybread

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

او از طبیعت بارهنگ جمع‌ کرد تا چای گیاهی درست کند.

She collected waybread from the wild to make a herbal tea.

ما خورشت خوش‌مزه‌ای با بارهنگ و لوبیا خوردیم.

We had a delicious stew with plantain and beans.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بارهنگ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بارهنگ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بارهنگ

لغات نزدیک بارهنگ

پیشنهاد بهبود معانی