فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

بازنشستگی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تقاعد

فونتیک فارسی

baazneshastegi
اسم
retirement, pension, outgoing, superannuation

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- هنگام بازنشستگی عضویت آن‌ها در اتحادیه خودبه‌خود قطع می‌شود.

- Upon retirement, they automatically cease to be union members.

- او می‌خواست حقوق ماهیانه‌ی بازنشستگی خود را به یک مبلغ یکجا تبدیل کند.

- He wanted to commute his monthly pension salary into a lump sum.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بازنشستگی

  1. مترادف:
    تقاعد
    متضاد:
    اشتغال

ارجاع به لغت بازنشستگی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بازنشستگی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بازنشستگی

لغات نزدیک بازنشستگی

پیشنهاد بهبود معانی