فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

بدسلیقه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • دارای سلیقه‌ی بد
  • فونتیک فارسی

    badsalighe
  • صفت
    inelegant, tasteless, having bad taste, crass
    • - مرد بدسلیقه همیشه لباس‌های نامتناسب می‌پوشید.

    • - The man of bad taste always wore mismatched clothes.
    • - همه او را به عنوان یک دختر بدسلیقه می‌شناختند.

    • - Everyone knew her as the girl of bad taste.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد بدسلیقه

ارجاع به لغت بدسلیقه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بدسلیقه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بدسلیقه

پیشنهاد بهبود معانی