program, schedule, setup, agenda, plank, platform, prospectus, blueprint, slate, timetable, plan, project, scheme
این برنامه جای بحث دارد.
This plan is open to argument.
بیپولی و بیماری، برنامه سفر او را بیش از پیش با اشکال مواجه کرد.
Lack of money and illness further complicated her travel plans.
show, program, bill, presentation
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
رقص او جالبترین بخش برنامه بود.
Her dance highlighted the program.
وقتی وارد شد مدتی از آغاز اجرای برنامه میگذشت.
The program was well along when he arrived.
کامپیوتر program, programme
کلمهی «برنامه» در زبان فارسی، واژهای چندوجهی و پرکاربرد است که بسته به زمینهی مورد استفاده، میتواند معانی مختلفی به خود بگیرد. در زبان انگلیسی، معادلهای گوناگونی مانند program، plan، schedule و حتی application برای این واژه بهکار میرود. این واژه در حوزههای مدیریت، فناوری، آموزش، رسانه و زندگی روزمره نقش کلیدی ایفا میکند و به نوعی بیانگر نظم، هدفگذاری و سازماندهی در امور مختلف است.
در حوزهی مدیریت و برنامهریزی، «برنامه» به مجموعهای از اهداف، فعالیتها و زمانبندیهای مشخص گفته میشود که برای دستیابی به نتایج مشخص طراحی میشود. این نوع برنامهها ممکن است در سطح فردی، سازمانی یا ملی تدوین شوند و معمولاً شامل تخصیص منابع، تعریف مسئولیتها، و تعیین شاخصهای ارزیابی هستند. برنامهریزی در این حوزه تضمینکنندهی استفادهی بهینه از منابع و دستیابی به اهداف در بازهی زمانی معین است.
در علوم کامپیوتر و فناوری اطلاعات، «برنامه» غالباً به نرمافزاری اطلاق میشود که مجموعهای از دستورات کدگذاریشده را برای انجام یک یا چند وظیفه مشخص اجرا میکند. این نوع برنامهها میتوانند بهصورت اپلیکیشنهای تلفن همراه، نرمافزارهای دسکتاپ، سیستمهای تعبیهشده یا برنامههای تحت وب پیادهسازی شوند. زبانهای برنامهنویسی، ابزار توسعه، و محیطهای اجرای نرمافزار از جمله ارکان اساسی در تولید این نوع برنامهها هستند.
در رسانهها، «برنامه» به تولیدات صوتی یا تصویری اشاره دارد که با اهداف آموزشی، سرگرمی، خبری یا فرهنگی تهیه میشوند. برای نمونه، برنامههای تلویزیونی یا رادیویی، هرکدام دارای ساختار، زمانبندی و محتوای خاص خود هستند. کیفیت یک برنامهی رسانهای به عوامل متعددی چون سناریو، تیم تولید، جذابیت بصری و ارتباط با مخاطب وابسته است و تأثیر بسزایی در افکار عمومی و فرهنگ جامعه دارد.
در زندگی روزمره نیز، «برنامه» اغلب به معنی طرحریزی شخصی برای انجام کارها بهکار میرود. افراد برای ساماندهی بهتر زمان، افزایش بهرهوری و دستیابی به اهداف شخصی یا حرفهای خود از برنامهریزی روزانه، هفتگی یا بلندمدت استفاده میکنند. این نوع برنامهها میتوانند شامل لیست کارها (To-do list)، تقویم کاری، یا حتی اپلیکیشنهای مدیریت زمان باشند. داشتن برنامه مشخص در زندگی، احساس کنترل، رضایت و پیشرفت را در افراد افزایش میدهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «برنامه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برنامه