آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

نقشه به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / naghshe /

map, chart, projection

map

chart

projection

نمای جغرافیایی یا هواشناسی

این کتاب حاوی چندین نقشه است.

This book contains several maps.

نقشه محل مزار او را نشان می‌دهد.

The map indicates the location of his tomb.

اسم
فونتیک فارسی / naghshe /

معماری graph, plan, blueprint, table, diagram, plot

graph

plan

blueprint

table

diagram

plot

طرح ساختمان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

بدون نقشه نمی‌شود ساختمان ساخت.

One cannot build without a plan.

مزیت این نقشه سادگی آن است.

The beauty of this plan is its simplicity.

اسم
فونتیک فارسی / naghshe /

plan, scheme, stratagem, plot, wile, machination, conspiracy

plan

scheme

stratagem

plot

wile

machination

conspiracy

نیت

آنان این نقشه را به‌دلیل اینکه کاملاً غیرعملی است، رد کردند.

They dismissed this plan as utterly impractical.

او نقشه‌ای احمقانه برای سریع پول درآوردن ارائه کرد.

He came up with a harebrained scheme to make money quickly.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

شکست آن نقشه حتمی است.

That plan is a dead duck.

اسم
فونتیک فارسی / naghshe /

design, figure

design

figure

طرح

لطفاً نقشه‌ی سیستم برق را برای من ارسال کن.

Please send me the design of the electrical system.

نقشه‌ی روی دیوار طرح شهر باستانی را نشان می‌دهد.

The figure on the wall shows the ancient city's layout.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نقشه

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت نقشه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نقشه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نقشه

لغات نزدیک نقشه

پیشنهاد بهبود معانی