آخرین به‌روزرسانی:

برنامه‌ریزی کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

برنامه‌ی کاری را تهیه کردن

فونتیک فارسی

barnaamerizi kardan
فعل متعدی

to plan, to program, to design, to schedule, to project

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

آن‌ها برنامه‌ریزی می‌کنند که ماه آینده به تعطیلات بروند.

They plan to go on a vacation next month.

تهاجم آلمان به فرانسه دقیقاً برنامه‌ریزی‌شده بود.

The German invasion of France had been carefully planned.

پیشنهاد بهبود معانی

سوال‌های رایج برنامه‌ریزی کردن

برنامه‌ریزی کردن به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «برنامه‌ریزی کردن» در زبان انگلیسی به to plan یا to make a plan ترجمه می‌شود.

این فعل به معنای طراحی و سازماندهی فعالیت‌ها، اهداف یا مراحل مختلف برای رسیدن به نتیجه‌ای مشخص است. برنامه‌ریزی کردن یکی از مهارت‌های حیاتی در زندگی شخصی، کاری و اجتماعی به شمار می‌آید و نقش مهمی در مدیریت زمان، منابع و موفقیت‌های فردی و گروهی ایفا می‌کند.

فرآیند برنامه‌ریزی معمولاً با تعیین اهداف آغاز می‌شود؛ مشخص کردن اینکه چه چیزی باید انجام شود و چه نتایجی انتظار می‌رود. سپس، افراد یا سازمان‌ها مراحل لازم، منابع مورد نیاز و زمان‌بندی اجرای فعالیت‌ها را مشخص می‌کنند. این کار به کاهش عدم قطعیت، جلوگیری از اتلاف وقت و هزینه، و افزایش کارایی کمک می‌کند. در واقع، برنامه‌ریزی چارچوبی است که مسیر رسیدن به اهداف را روشن و قابل پیگیری می‌سازد.

در مدیریت و کسب‌وکار، برنامه‌ریزی کردن یکی از ارکان اساسی مدیریت است. مدیران و رهبران سازمان‌ها با تدوین برنامه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت، جهت‌گیری فعالیت‌ها را تعیین می‌کنند و هماهنگی بین بخش‌های مختلف را بهبود می‌بخشند. برنامه‌ریزی استراتژیک، برنامه‌ریزی عملیاتی و برنامه‌ریزی پروژه نمونه‌هایی از انواع برنامه‌ریزی در این حوزه‌اند که هرکدام نقش ویژه‌ای در موفقیت سازمان دارند.

از نظر فردی، برنامه‌ریزی کردن به انسان کمک می‌کند تا با نظم بیشتر و کنترل بهتر بر زمان و فعالیت‌های روزمره، به اهداف شخصی خود برسد. این مهارت به ویژه در مدیریت وظایف تحصیلی، کاری، مالی و حتی تفریحی اهمیت دارد. افراد موفق معمولاً توانایی بالایی در برنامه‌ریزی دارند که این امر موجب می‌شود فرصت‌ها را بهتر شناسایی کنند و استرس‌های ناشی از بی‌نظمی را کاهش دهند.

برنامه‌ریزی کردن نه‌تنها به معنای تنظیم جدول زمانی یا لیست کارهاست، بلکه فرآیندی است که نیازمند تحلیل شرایط، پیش‌بینی موانع، و انعطاف‌پذیری در مواجهه با تغییرات است. این مهارت، کلید بهره‌وری و پیشرفت در زندگی شخصی و حرفه‌ای محسوب می‌شود و بدون آن دستیابی به موفقیت‌های بزرگ بسیار دشوار خواهد بود.

ارجاع به لغت برنامه‌ریزی کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برنامه‌ریزی کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برنامه‌ریزی کردن

لغات نزدیک برنامه‌ریزی کردن

پیشنهاد بهبود معانی