شکل نوشتاری دیگر این لغت: به دست آوردن
to obtain, to acquire, to find, to get, to gain, to procure, to win, to woo, to achieve, to compass, to realize, to receive, to wring, to land, to reap
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شما باید مجوزی قبلاز شروع ساختوساز بهدست آورید.
You need to obtain a permit before starting the construction.
او امیدوار است که ازطریق کارآموزی مهارتهای جدیدی بهدست آورد.
She hopes to acquire new skills through her internship.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بهدست آوردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بهدست آوردن