فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

بی‌حوصله به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • ناشکیبا، بی‌صبر
  • فونتیک فارسی

    bihõsele
  • صفت
    impatient, bored, moody, spiritless, languid, listless
    • - شاگرد بی‌حوصله در طول سخنرانی مدام ساعتش را نگاه می‌کرد.

    • - The impatient student kept checking his watch during the lecture.
    • - هوای گرم و شرجی همه را بی‌حوصله و کسل می‌کرد.

    • - The hot and humid weather made everyone feel listless and lethargic.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد بی‌حوصله

ارجاع به لغت بی‌حوصله

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بی‌حوصله» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بی‌حوصله

لغات نزدیک بی‌حوصله

پیشنهاد بهبود معانی