امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تاباندن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

taabaandan
to cause to shine, to set in a glow

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
سریع
jerk
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تاباندن

  1. مترادف:
    تابانیدن نورافکندن
  1. مترادف:
    گرم کردن داغ کردن
  1. مترادف:
    تاباندن تاب‌دادن رشتن
  1. مترادف:
    چرخاندن چرخانیدن
  1. مترادف:
    پیچ‌دادن پیچ‌وتاب دادن
  1. مترادف:
    پیچاندن

ارجاع به لغت تاباندن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تاباندن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تاباندن

لغات نزدیک تاباندن

پیشنهاد بهبود معانی