آخرین به‌روزرسانی:

تاکسی گرفتن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

سوار تاکسی شدن

فونتیک فارسی

taaksi gereftan
فعل متعدی

to taxi, to take a taxi, to cab, to take a cab

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

باید تاکسی بگیریم تا به‌موقع به کنسرت برسیم.

We need to take a taxi to get to the concert on time.

فردا باید تاکسی بگیرم تا به فرودگاه بروم.

I need to take a cab to the airport tomorrow.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت تاکسی گرفتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تاکسی گرفتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تاکسی گرفتن

لغات نزدیک تاکسی گرفتن

پیشنهاد بهبود معانی